هنر بانک مرکزی در تعادل نرخ بهره بین رکود و تورم
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۳۲۸۱۸
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما, بانک مرکزی متولی بازار پول و نرخ بهره مهمترین ابزار برای مدیریت این بازار است. انواع نرخ بهره در بازار پول وجود دارد؛ اما هسته مرکزی این نرخها را میتوان نرخ پول بانک مرکزی دانست که در بازار بینبانکی نمود پیدا میکند. بانکها در بازار بینبانکی نیازهای کوتاه مدت خود را با نرخی که در یک کانال نوسان دارد، از یکدیگر تأمین میکنند و هروقت نیاز باشد، بانک مرکزی برای حفظ نرخ در بازه مورد نظر حضور پیدا میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سال گذشته و طبق مصوبه دولت، نرخ بینبانکی حدود ۲۰ درصد تعیین شد و بر اساس اعلام بانک مرکزی، میانگین این نرخ در طول سال ۲۰.۳ درصد قرار داشت. امسال هم تابهحال نوسانی بیشتر از نرخ ۲۱ درصد و حد موردنظر به وجود نیامده است.
کشمکش بر سر نرخ بهره
نوسان نرخ بهره همواره مورد توجه و بعضاً تقابل گروههای مختلف بوده است. بورسیها همواره پای ثابت یک طرف ماجرا بودهاند و بر کاهش این نرخ اصرار دارند. علت این پافشاری آن است که برخی فعالان بازار سرمایه اعتقاد دارند کاهش نرخ بهره بینبانکی و متعاقب آن کاهش نرخ سود سپردهها، پولها را به سمت این بازار سرازیر میکند. این گروه همچنین میگویند که کاهش نرخ بهره باعث رونق اقتصادی و بهبود سرمایهگذاری خواهد شد که این کار میتواند چرخ اقتصاد را تندتر بچرخاند.
در مقابل، برخی فعالان اقتصادی معتقدند کاهش نرخ بهره باعث تورم میشود، چرا که هزینه استقراض پول کاهش یافته و حجم پول بیشتری به اقتصاد سرازیر میشود که نتیجه آن تورم خواهد بود. از دیدگاه این طیف، جلوگیری از افزایش بیضابطه نرخ بهره، به معنای حمایت از بورس به قیمت فشار تورمی به آحاد مردم است.
رابطه نرخ بهره و بازار سرمایه
هر دو دیدگاه اخیر جمعی از استدلالهای درست و غلط را به طور همزمان در خود جای میدهند. محمد نادعلی؛ مدیرکل عملیات پول و اعتبار بانک مرکزی میگوید: «عوامل زیادی روی بازار سرمایه اثر میگذارد، یکی از این عوامل، نرخ بهره بینبانکی است، اما این نرخ نوسان زیادی ندارد تا به بازار سرمایه منتقل شود و آن را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین جابهجایی سرمایه بین بازار سرمایه و منابع بینبانکی وجود ندارد پس با بالارفتن نرخ در بازار بینبانکی منابع از بازار سرمایه به این بازار منتقل نمیشود، بنابراین نرخ سود بینبانکی با شاخص کل رابطه مستقیم ندارد و سایر عوامل بر نوسان بازار سرمایه اثرگذار است».
اشاره نادعلی به عوامل دیگری مانند نرخهای جهانی کالاهای اساسی، سیاستهای انقباضی یا انبساطی پولی اقتصادهای بزرگ و نوسانات قدرت شاخص جهانی دلار، تغییر میزان تقاضا در اقتصادهای بزرگی مانند چین در نتیجه شیوع کرونا، ریسکهای جهانی؛ مانند جنگ و ... است که هر یک سهم قابلتوجهی در بازار سرمایه در ایران و جهان دارند.
خطر رکود
همانطور که کنترل نرخ بهره داخلی در بازه مصوب قانونی به معنای حمایت بیچون و چرا از بورس نیست، از سوی دیگر، افزایش بیمحابای نرخ بهره نیز شاید بتواند تورم را تا حدودی کنترل کند، اما رکود اقتصادی و افزایش بیکاری از عوارض آن خواهد بود، فلذا باید در انتخاب این سیاست هم احتیاط کرد.
انتقاد از رویکرد افزایش بیرویه نرخ بهره را میتوان در انتقاد از سیاستهای برخی کشورها مشاهده کرد. سازمان ملل متحد بهتازگی از کشورهایی که بالابردن نرخ بهره را راهکاری برای مقابله با گرانی و تورم اتخاذ کردهاند، انتقاد کرده و هشدار داده است که این کشورها راه به جایی نمیبرند و جامعه جهانی را به رکود خواهند برد.
هنر مدیریت بین رکود و تورم
در حقیقت وظیفه قانونی بانک مرکزی، نگهداشتن نرخ بهره در بازه قانونی مصوب است بهطوریکه روابط همه بازارها با یکدیگر تنظیم شود.علی صالحآبادی؛ رئیسکل بانک مرکزی در این زمینه میگوید: «نرخ سود در بازار بینبانکی متناسب با عرضه و تقاضا و مکانیزم بازار تعیین میشود، اما بانک مرکزی بهعنوان بازارساز و در چارچوب سیاست پولی ضد تورمی که به تأیید دولت نیز رسیده است، در این بازار حضور دارد و نرخ سود در این بازار را در چارچوب مشخصی، کنترل میکند».
در این رویکرد که مبتنی بر اجرای قانون است، نرخ بهره متناسب با شرایط اقتصادی کشور مدیریت میشود تا نه در دام تورم ناشی از کاهش بیضابطه نرخ بهره بیفتیم و نه اسیر رکود ناشی از افزایش بیرویه نرخ بهره.
برنامههای اصلاح نظام بانکی
دراین بین برخی مشکلات ساختاری طی دههها در اقتصاد ما وجود داشته و دارد که بانک مرکزی برای آنها تدابیری اندیشیده است. تورم ناشی از نقدینگی که بخشی از آن در افزایش پایه پولی ناشی از ناترازی بانکها ریشه دارد، یکی از مهمترین مشکلات است. به همین علت است که بانک مرکزی در دولت سیزدهم، در کنار مدیریت نرخ بهره در کانال مصوب، اصلاح نظام بانکی و بهویژه کنترل مقداری ترازنامه بانکها را با هدف کنترل سرعت رشد پایه پولی و نقدینگی و متعاقب آن کشیدن افسار تورم در دستور کار قرار داده است.
برایناساس بانکها باتوجه به عملکردی که دارند تنها میتوانند ترازنامه خود را بین ۱.۵ تا ۲.۵ درصد در ماه افزایش دهند. همچنین بانکها دیگر نمیتوانند مانند گذشته بیحسابوکتاب و به افراد خاصی تسهیلات بدهند و از این طریق نقدینگی را به بازارهای مختلف سرازیر کنند. علاوه بر این برای اضافه برداشت از بانک مرکزی موظف به تودیع وثیقه هستند که این کار هم از خلق پول بیضابطه جلوگیری خواهد کرد.
کنترل شتاب تورم
اقدامات صورت گرفته برای اصلاح نظام بانکی تا کنون اثرات قابل توجهی در کاهش شتاب تورم در پی داشته است. بر اساس گزارش بانک مرکزی از تحولات شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری، نرخ تورم (دوازدهماهه) در زمان آغاز به کار دولت سیزدهم به رقم ۵۹.۳ درصد در شهریورماه ۱۴۰۰ رسیده بود، لیکن به دنبال سیاستهای بهکار گرفته شده و اقدامات اجرایی در زمینه مدیریت مؤثرتر روند تحولات کلهای پولی، ثباتبخشی به بازار ارز، نظارت بر قیمت کالاها و خدمات و تأمین مناسب کالاهای اساسی، نرخ تورم از آن مقطع زمانی به بعد روند نزولی به خود گرفت و نرخ تورم متوسط دوازده ماهه در آبانماه سال جاری معادل ۳۹.۹ درصد به ثبت رسید که نسبت به نرخ تورم زمان استقرار دولت سیزدهم (۵۹.۳ درصد) کاهش ۱۹.۴ درصدی را نشان میدهد.
در ضمن بر اساس محاسبات انجام شده حدود ۱۱.۷ واحد درصد از افزایش تورم شکل گرفته در طول سال جاری مربوط به اصلاح قیمت کالاهای اساسی در اجرای طرح مردمیسازی یارانهها است؛ بنابراین با کسر آثار تورمی اجرای این طرح که اجرای آن بنا بر ضرورتهای اقتصادی اجتنابناپذیر بوده است، سطوح پایینتری از نرخ تورم نیز در نتیجه تدابیر و اقدامات انجام شده قابل تحقق بود.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: بازار بین بانکی بازار سرمایه بانک مرکزی افزایش بی نرخ تورم نرخ بهره کاهش نرخ کالا ها نرخ سود بانک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۳۲۸۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مجلس آتشبیار معرکه است!
بالاخره تب تند افزایش نرخ ارز، پایین آمد؛ بهطوریکه در هفتهای که گذشت شاهد توقف رشد نرخ بازارهایی مالی مانند ارز، سکه و طلا و حتی کاهشیشدن آن بودیم که میتوان به وجود آمدن چنین شرایطی را ناشی از کاهش تنشهای بینالمللی و تأثیر آن بر فضای اقتصادی ایران دانست.
به گزارش هممیهن، در این وضعیت مجلس نیز به موضوع ارز ورود کرده است و رئیس مجلس برای دولت، ضربالاجل ارائه برنامه ارزی را تعیین کرده است. شاید تلاطمهای بازار ارز در چند وقت اخیر و نگرانی برای رشد قیمتها پای مجلس را دوباره به موضوع ارز باز کرده است، اما هر چه باشد میتوان امیدوار بود که بازار ارز با تدوین یا ارائه هر برنامهای باثبات شود.
محمدباقر قالیباف روز ششم اردیبهشتماه در دومین نشست بررسی مسائل ارزی خطاب به مسئولان اقتصادی دولت گفت که «تا یکشنبه هفته آینده منتظر برنامه مکتوب بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز برای بررسی در صحن علنی مجلس هستیم. در صورت ارائه نشدن این برنامه، کمیسیون و نمایندگان اقتصادی مجلس برنامه خود را ارائه خواهند کرد».
این اظهارات و تعیین ضربالاجل برای بانک مرکزی موید بحرانی بودن وضعیت ارزی است بهطوریکه مجلس حامی دولت انقلابی اکنون به یکی از منتقدان جدی مدیریت ارزی تبدیل شده است.
یکی از این انتقادها به بانک مرکزی و البته وزارت اقتصاد همواره آن بوده است که این دو نهاد از ابتدای دولت سیزدهم تاکنون برنامه خاصی برای کنترل نرخ ارز نداشتهاند؛ نکتهای که قالیباف هم در نشست اخیر در حضور وزیر اقتصاد، رئیس بانک مرکزی، معاون پارلمانی رئیسجمهور و رئیس کمیسیون ویژه جهش و رونق تولید مطرح کرد و گفت: «همه اختیارهای موجود در قانون دائمی را به رئیس بانک مرکزی دادیم و هر چه ایشان در جلسه سران قوا بیان کردند قبول کردیم، اما شرایط کنونی نشان میدهد که هم رویکرد اقتصادی و هم رویکرد مدیریتی در موضوع ارز دچار اشکال است. بهطور روشن و مشخص امروزه در سیاستهای ارزی از نگاه اقتصادی دچار مشکل هستیم و طرح جامعی برای رویکرد اقتصادی در حوزه ارز وجود ندارد».
محمدرضا فرزین پیش از این گفته بود که سیاست تثبیت بازار ارز را در پیش دارند، اما مشخص نکرد که این سیاست اقتصادی قرار است چگونه پیش برود و او صرفاً به بیان این سخن عجیب اکتفا کرد که «نرخ بازار آزاد ارز را قبول نداریم. این نرخ صرفاً براساس انتظارات تورمی ناشی از اخبار منفی شکل میگیرد و بههیچوجه با واقعیات اقتصاد ما همخوانی ندارد».
سخن او با واکنشهای زیادی روبهرو شد؛ عمده واکنشها حکایت از یک نکته داشت؛ آنکه چطور رئیس بانک مرکزی که متولی مدیریت ارز است از اساس منکر نرخ ارز در بازار میشود، درحالیکه قیمتها بر همان اساس تعیین میشوند و در پی سخن فرزین این پرسش به وجود آمد که آیا رئیس بانک مرکزی که کلاً واقعیت موجودِ این روزهای اقتصاد ایران را انکار میکند و صرفاً از سیاستهای دستوری پیروی میکند، آیا قادر خواهد بود نرخ ارز را کنترل کند؟
البته این سخن عجیب فقط متعلق به فرزین نیست و احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد هم اواخر سال گذشته گفت که «نرخ ارز در بازار آزاد را به رسمیت نمیشناسیم و هدف دولت همان روشهای توافقی است و از همه ابزارها باید در ابن ارتباط استفاده شود».
این دست از سخنان در حالی است که مسئولان اقتصادی دولت هر چندوقت یکبار گزارشهایی از اقدامات خود ارائه میدهند، اما نتیجه مطلوب و ملموسی از آن اقداماتِ مطرحشده دیده نمیشود. همین موضوع در سخنان قالیباف هم به چشم میخورد؛ به نحوی که او با ذکر این احتمال که ممکن است مجلس با دولتیها به نتیجه مشترک نرسند، میگوید: «در نشست قبلی به اندازه کافی گزارش ارائه شد. دوستانِ ما در دولت باید بهطور روشن و شفاف رویکرد رو به جلو برای مدیریت بازار ارز ارائه کنند.
ما دنبال تکرار جلسات نیستیم و جلسه سومی وجود ندارد؛ بنابراین باید در مورد این موضوع به جمعبندی برسیم و نتیجه نهایی را به صحن علنی ارائه کنیم. در این رابطه با توجه به اصرار نمایندگان برای بررسی موضوع در صحن علنی، به صورت مشخص به نمایندگان گفتم اگر به جمعبندی و اتفاق نظر با دولت نرسیم، مجلس خود به جمعبندی روشن میرسد».
این روزها بار دیگر نرخ ارز یکی از مهمترین اختلافات دولت و مجلس شده است؛ هرچند باید گفت که در روزهای اخیر شاهد نزولی شدن نرخ ارز بودیم و به تبع آن، سایر بازارهای مالی نیز روند کاهشی داشتند.
بدون تردید کاهشی شدن این نرخها خواسته همگان است و باید امیدوار بود که دولت و مجلس به هر شیوهی مدیریتی جامع و علمیای برای کنترل بازار ارز دست یابند که خروجی آن ثبات در بازار مالی و حتی سرمایهای باشد.
یحیی آلاسحاق، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و عراق نیز در واکنش به کاهشی شدن قیمت ارز از کاهش قیمت دلار خبر داده است و اعلام کرده «احتمال دارد دلار به دامنه ۵۰هزار تومان برگردد.»
قبول نداشتن نرخ ارز بازار حرفی غیرعلمی استمرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در پاسخ به این پرسش که دولت چرا نمیتواند از پسِ مدیریت نرخ ارز برآید؟ گفت: «همیشه گفتهام و بازهم میگویم که نرخ ارز در ایران بیش از اینکه متأثر از سیاستهای داخلی و بانکی باشد، متأثر از عوامل بیرونی است و کنترل چندانی بر آن وجود ندارد. این موضوع منافاتی با این واقعیت ندارد که در حوزه کنترل نرخ ارز هم کوتاهیهای زیادی از سوی دولت شده است.
به هر حال مادامی که عوامل خارجی مانند جنگ غزه یا تنش با اسرائیل وجود داشته باشد، نرخ ارز میتواند افزایش یابد. رئیس بانک مرکزی خوشحال بود که مدتی نرخ ارز ثابت مانده است، اما همه اقتصاددانها میدانستند که این ثبات موقت است و با اولین تنش خارجی بالا میرود. در داخل هم که سیاستگذاری دولت اقتصادی نیست و بیشتر در پی مسائل حاشیهای است.
در مجموع من تصور نمیکنم بانک مرکزی و حتی همین مجلس که حالا منتقد شده است، بتوانند کاری بیش از آنچه تاکنون دیدهایم انجام دهند و مانند سابق نرخ ارز در ایران متأثر از عوامل خارجی خواهد بود و هر چه به انتخابات آمریکا نزدیک میشویم هم محور نرخ ارز صعودی میشود».
او درباره اینکه دولت در مقطع کنونی چه کاری برای کنترل نرخ ارز از دستش برمیآید، گفت: «بهطور کلی دولت در حوزه اقتصادی از ابتدا ضعیف بوده و حالا هم ضعیف است و تیم اقتصادی دولت تیم قدرتمندی نیست؛ چه مدیران بانک مرکزی و چه مدیران وزارت اقتصاد، اما به هر حال دولت اکنون که میگوید فروش نفت خوبی داریم، یعنی ارز هم در اختیار دارد و میتواند مدیریت کند، اما در حوزه عرضه ارز با احتیاط رفتار میکند و در عرصه تقاضا هم قادر به مدیریت نیست».
این استاد دانشگاه در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه این سخن از سوی وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی که نرخ ارز بازاد آزاد را قبول نداریم، چقدر علمی است؟ بیان کرد: «من واقعاً نمیفهمم این چه حرفی است که دو مسئول عالیرتبه اقتصادی کشور یعنی وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی میزنند. واقعاً قابل فهم نیست، زیرا هیچ مبنای علمی و تخصصی ندارد. در بسیاری از اقلامها ارز آزاد برای واردات استفاده میشود؛ یعنی خود دولت بهتر از هر کسی میداند کشور فقط محدود به همان اقلامی نیست که ارز دولتی دریافت میکنند و بسیاری از کالاها با ارز غیررسمی خریداری میشوند حتی بعضی از اقلام اساسی. حتی میشود گفت ۸۰ درصد از واردات ما با ارز آزاد است و من میگویم این حرف اگر نگوییم بچهگانه است، اما حتماً غیرعلمی است».
افقه درباره جراحی اقتصادی دولت و حذف ارز دولتی از بسیاری از کالاها و آثار این اقدام بر معیشت مردم گفت: «دولت تحت تأثیر یکسری پیشنهادها و مشورتها سومین جراحی اقتصادی را در تاریخ پس از انقلاب انجام داد. دو جراحی دیگر یکی در دولت آقای هاشمیرفسنجانی بود و دیگری در دوره آقای احمدینژاد و سومی هم که در همین دولت کنونی. در هر سه مقطع دولتها تحت عنوان اصلاحات اقتصادی فقط دست به آزادسازی قیمتها زدند که هر سه تجربه با شکست مواجه شد و هزینهاش را مردم دادند و بار فشارش را هم مردم تحمل کردند. واقعیت این است که مشکلات اقتصادی ایران لزوماً ریشه اقتصادی ندارند و دولت باید نگاهش به عرصه بینالمللی را تغییر دهد. ما در ابتدا باید اول به سمت اصلاحات غیراقتصادی حرکت کنیم تا در ادامه نتایجش در اقتصاد هم مشاهده شود تا مردم بیش از این تحت فشار قرار نگیرند».
او ضمن انتقاد به عملکرد اقتصادی مجلس مطرح کرد: «اینکه مجلس میگوید اگر دولت به طرحی نرسد، خودمان طرح میدهیم با یک نکته مهم مواجهه است؛ اینکه اگر دولت طرحی نداشته باشد، مجلس قرار است طرح خود را تبدیل به قانون کند یا خیر؟ اما موضوع این است که مجلسیها فرار رو به جلو میکنند و به نوعی میخواهند چنین القاء کنند که خودشان هیچکاره بودهاند؛ در صورتیکه همین نمایندگان بارها و بارها دولت را تأیید کردهاند و به همین وزرایی که حالا محل نقد قرار گرفتهاند و حتی وزرایی که خود دولت چندی بعد از شروع به کارشان کنار گذاشت، از سوی همین مجلس رأی اعتماد گرفته بودند. همین مجلسیها که اکنون در مقام انتقاد برآمدهاند هم در کنار دولت مسئول نابسامانی موجودند».
مجلس آتشبیار معرکه استکامران ندری، اقتصاددان و استاد دانشگاه، درباره میزان سهم دولت در نابسامانی بازار، گفت: «به دولت در زوایایی میشود انتقاد کرد و حتماً دولت برنامهای اقتصادی بهتر از دولتهای قبل ندارد، اما واقعیت این است که دست دولت هم خیلی باز نیست. من متوجه نمیشوم که چرا باید این نوساناتی که در چند هفته قبل داشتیم را منتسب به دولت کنیم، زیرا بیشتر نوسانات اخیر ریشه در تحولات یا به تعبیر بهتر مناقشات منطقهای و بینالمللی داشته است و در بازار ارز نگرانیهایی را ایجاد کرد و منجر به افزایش نرخ آن شد؛ بنابراین مشکل اصلی در این حوزه به سیاستهای خارجی و روابط کشور با دنیا و نقشی که ما در این بین بازی میکنیم، برمیگردد. البته میشود به بانک مرکزی انتقادهایی را مطرح کرد؛ از جمله اینکه چرا از ابزار بهرههای بانکی بهتر استفاده نمیشود، اما اینکه بگوییم نرخ ارز یکسره متأثر از عملکرد دولت است، حرف دقیقی نیست».
او درباره عملکرد اقتصادی مجلس هم بیان کرد: «انتقادی که اکنون مجلسیها به دولت میکنند، به نظرم وارد نیست. آنها اگر میخواهند کاری بکنند مثلاً میتوانند قانونی وضع کنند که دولت مکلف شود روابطش را با دنیا عادی کند. نه تنها چنین کاری نمیکنند بلکه خود همین نمایندگان مجلس در بزنگاههایی آتشبیار معرکه بودهاند و سعی نکردهاند مشکلی را حل کنند.
موضعگیریهای مجلس چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی گاهی باعث ملتهبشدن اوضاع میشود. وارد مصادیقش نمیشوم، اما مصادیقش کم نیست. فقط به ذکر این نکته توجه کنیم که همین مجلس که حالا منتقد شده است در حوزه داخلی و در عرصه اجتماعی کاملاً فضا را ملتهب میکند و در حوزه خارجی هم باعث میشود التهابات افزایش یابد. مجلس برای رفع مشکلات کار خاصی نکرده که حالا منتقد شده است.
باز هم میگویم که دولت هم باید در معرض نقد قرار بگیرد، اما نقد درست. مجلس به جای اینکه برای رفع مسائل کمک کند سعی میکند آتشبیار معرکه باشد و بر طبل درگیری بکوبد به جای اینکه در صدد ایجاد آرامش باشد؛ چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی».